تمامی فایل های موجود در فرافایل، توسط کاربران عرضه می شود. لطفاً اگر از فایل خریداری شده رضایت ندارید، تخلفی مشاهده کردید یا مالک فایلی هستید که بدون اطلاع شما در سایت قرار گرفته، به ما پیام دهید.
مدتهاست، محمدرضا شعبانعلی را از دور می شناسم. او را از نوشته هایش می شناسم. شاید شما هم بشناسیدش، چون دیگر این روزها به واسطه سایتش و برگزاری دوره ها و شرکت در کنفرانس های مختلف، حسابی معروف شده است.خودش در معرفی اش می گوید: " من، محمدرضا شعبانعلی، متولد سال ۱۳۵۸ هستم. سال ۱۳۷۶ از دبیرستان البرز فارغ التحصیل شده و همان سال در دانشکده مکانیک دانشگاه صنعتی شریف به ادامه تحصیل پرداخته ام. همزمان با تحصیل، به عنوان نماینده فنی – بازرگانی شرکتهای مختلف اروپایی در ایران و خاورمیانه فعالیت نموده و در سال ۱۳۸۴ با رتبه نخست، وارد رشته MBA دانشکده مدیریت دانشگاه صنعتی شریف شدم. طی این سالها جدای از فعالیت تجاری و بازرگانی و صنعتی، به فعالیت علمی و آموزشی نیز پرداخته ام که از جمله آنها میتوان به تالیف کتب متعدد و انتشار مقالات مختلف اشاره نمود. کتابهای فنون مذاکره، ۵۳ اصل در مذاکره، تصمیم گیری، مدیریت انسانها، پیش بینی قیمت سهام در بورس به روش تحلیل تکنیکال، روش المان محدود و … از جمله تالیفات و ترجمههای اینجانب بوده و جدا از برنامه های رادیویی و تلویزیونی، نوشتههای متعددی نیز در حوزههای فرهنگی و اجتماعی، در روزنامه ها و فضای مجازی منتشر گردیده است."اولین نوشته ای که بطور اتفاقی از او خواندم، مطلبی بود با عنوان «دکترا نمیخوانم: ساعت رولکس برای شکم گرسنه» ، و اتفاقا در آن دوره من به تازگی دانشجوی دکترا شده بودم و سرشار از نخوت دکتر شدن!!خاصیت محمدرضا شعبانعلی همین است. کافی است یک بار سری به سایتش بزنید (http://www.shabanali.com) تا طعم شیرین قلمش را بچشید و دیگر گرفتارش شوید. حرفهایش، برآمده از دل جامعه و نیازهای امروز ایران است. معلمی است بی ادعا، و در عین حال به روز و سرشار از انرژی.در این روزگاری که مدرک گرایی در مملکت روز به روز در حال بیشتر شدن است، شعبانعلی نشان داده است آنچه حرف اول را می زند، عمل کردن است، بهره گیری از دانش در مسیر حل مسائل و بهبود شرایط زندگی است. خودش یک بار در جایی گفته بود « مهمترین تصمیم زندگی من، نوشتن منظم بوده. تصمیمهای دیگر تا این حد زندگی امروز من را نساختهاند. اگر فرزندی داشتم و مرا دوست داشت – حتی اگر حرفهایم را قبول نداشت – از او میخواستم که وبلاگی درست کند. هر روز در آن پانصد کلمه بنویسد و تا روزی که من هستم، برای خوشحالی من – حتی اگر هیچ کاربرد دیگری ندارد – این کار را ادامه دهد. میدانم که در دنیای مینیمال این روزها، زندگی متفاوتی را تجربه خواهد کرد و بعد از من هم، نه به خاطر شادی من، به خاطر شادمانی حاصل از نوشتن، این اعتیاد مثبت زیبا را ترک نخواهد کرد».دو بخش اصلی سایت محمدرضا شعبانعلی، یکی روزنوشته ها است و دیگری متمم (محل توسعه مهارتهای من). اولی کمی حال و هوای شخصی تر دارد و دومی بیشتر آموزشی. خب، بهتر است بیش از این توضیح ندهم، نوشته های شعبانعلی، خود گواه شخصیت این معلم دوست داشتنی هستند...